نفسهای من

سلامممممممممم به عزیزان دلمممممممممم ببخشید تو این مدت نتونستم بیام و خاطرات قشنگتون و براتون بنویسم.با رفتن علی به مدرسه کار ما هم کمی سخت شده ولیییی خب یه دورانی هست و زود تموم میشه.سعی می کنم زودتر بیام و براتون بنویسم.ایلیا داره دندون در میاره و من و بابایی و خیلی خسته کرده. خدا کنه زودتر در بیاد دندوناش خیییییییلیییییییییی ضعیف و کم حوصله شده. ...

سلام مامانی جونم ببخشید که دیر به دیر به وبلاگتون سر می زنم.از دیشب تا حالا از تب ایلیا نخوابیدیم.هم من هم باباییی خییییییییییلی خسته ایم چون تاصبح تب شدید داشتی.صبح اول وقت بردمت دکتر و گفت سرما خوردی . داروبهت داده وگفت که باید چرک خشک کن مصرف کتی.هنوزبا دادن داروهات زیاد فرقی نکردی. خدا کنه زوووووووووود خوب بشششششششششی عزیزم.دوست دارمممممممممممم ...

یا امام زمان از تو می خواهم به حق این شبهای بزرگ بهترین سر نوشتها را برامون رقم بزنی.بهترین ارزوها رو برامون داشته باشی.ما گنهکاریم و بی ابرو خودت بهترین ها رو برامون امضا کن.همه مریضها رو شفا بدی/دست همه رو بگیری/ برامون دعا کنی که سالم و صالح زندگی کنیم/عاقبت بخیر بشیم انشاالله.

...

خدایا تو این شبهای خوبت اول  ظهور امام زمان......بعدش همه مریضهای کوچولو.....که دکتر ها جوابشون کردند..........شفاشون بده.وبه حق دعای این بچه های معصوم و کوجک.خدا جونم خییییییییییلی دوست دارم.تو این تنهایی عزیز و مهربببببونی .دست گناهکار ما را بگیر تو به ما نگاه نکن تو مهربووونی تو عزیزی کمکمون کن.خدایا مواظب همه بچه ها باش .